بهت میگم چه خانواده ای! مامان هنگام تمیز کردن متوجه شد پسرش صبحگاهی نعوظ دارد. برای اون سن طبیعیه او به جای اینکه وانمود کند هیچ اتفاقی نیفتاده، با دختر سبزه اش تماس گرفت و از او خواست به برادرش کمک کند. در نهایت هر دو راضی بودند و مادر خوشحال شد که دوباره آرامش در خانواده حاکم شد.
وقتی چیزهایی را برای تعمیر اجاره می دهید، باید قیمت بخواهید. در اینجا مشتری نتوانست پرداخت کند و استاد به او پیشنهاد داد که 500 دلار بدهی را با بدن خود بازپرداخت کند. این قیمت حتی برای یک دختر خوب است. ظاهراً این فکر به ذهن زیبای او نیز خطور کرد - ابزار گران تر است. خوب، وقتی خروس قدرتمند او را دید، بقایای غرور کاملاً از بین رفت. تصمیم خوب - بلوند باهوش!
پسر زیباست